ابوسعید ابوالخیر: عاشقترین عارف نیشابور
ابوسعید ابوالخیر، یکی از شخصیتهای برجستهٔ تصوف ایرانی است. او تأثیر عمیقی بر ادبیات و عرفان فارسی گذاشت و بسیاری از او الهام گرفتند.
عارف برجستهای به نام ابوسعید ابوالخیر
ابوسعید ابوالخیر یکی از شاعران و عارفان نامدار ایرانی است که در سده چهارم و پنجم زندگی میکرد. او با وجود آنکه شعر چندانی نسروده است؛ اما به دلیل مقام برجستهاش در میان عارفان و آمیختگی عمیق نام او با عرفان و شعر، در بخشهای مهمی از شعر پارسی نام و چهره او را در کنار عطار و مولانا قرار میدهند. همچنین ابوسعید ابوالخیر در تاریخ اندیشههای عرفانی در کنار افرادی همچون بایزید بسطامی، منصور حلاج و ابوالحسن خرقانی قرار میگیرد.
با ما همراه باشید تا در ادامه به شرح زندگی اندیشههای این بزرگمرد ایرانی بپردازیم.
زندگینامه ابوسعید ابوالخیر
ابوسعید ابوالخیر که نام اصلی او «فضل الله بن احمد بن محمد بن ابراهیم میهنی» است، در پایان سده چهارم و اوایل سده پنجم هجری میزیست. او در شهری به نام میهنه چشم به جهان گشود و در زادگاه خود نیز از دنیا رفت. این شهر اکنون در خاک کشور ترکمنستان قرار دارد که در نتیجه قرارداد آخال از ایران جدا شده است.
ابوسعید ابوالخیر سالهای زیادی را به آموزش فقه و حدیث در مرو و سرخس اختصاص داد؛ اما در اواسط راه درس را رها کرد و به عرفان روی آورد و به صوفیان پیوست. او تصوف را در نزد «ابوالعباس قصاب آملی»، صوفی و عارف نامدار ایرانی در قرن چهارم هجری و «شیخ ابوالفضل سرخسی» از صوفیان مشهور سده چهارم آموخته است.
شیخ پس از یادگیری طریقه تصوف به زادگاه خود بازگشت و پس از ۷ سال ریاضت آنجا را ترک گفته و به نیشابور رفت. نوه ابوسعید ابوالخیر که «محمد بن منور» نام داشت، یک کتاب عرفانی به نام «اسرار التوحید فی مقامات شیخ ابوسعید ابوالخیر» را درباره نیای خود نوشته است. او در شعر، همردۀ مولانا و عطار و در عرفان، هم،ردۀ بایزید بسطامی و منصور حلاج و ابوالحسن خرقانی است. سهروردی این افراد را ادامهدهنده حکمت خسروانی فلسفه باستان میداند.
ما دل به غم تو بسته داریم ای دوست
درد تو به جان خسته داریم ای دوست
گفتی که به دل شکستگان نزدیکم
ما نیز دل شکسته داریم این دوست
دیدگاههای سایر افراد درباره شیخ ابوسعید ابوالخیر
ابوعلی سینا درباره دیدار با ابوسعید ابوالخیر گفته است: «هرچه من میدانم او میبیند». داستان دیدار این دو بزرگمرد در کتاب «اسرار التوحید» نقل شده است.
یک خاورشناس نامدار آلمانی به نام هرمان اته درباره شیخ گفته است که او نه تنها استاد دیرین در شعر صوفیانه به حساب میآید؛ بلکه صرف نظر از رودکی و همدورههای وی میتوان او را از نوآوران شعر رباعی نیز دانست.
گنجم چو گهر در دل گنجینه شکست
رازم همه در سینۀ بیکینه شکست
هر شعلۀ آرزو که ازجان برخواست
چون پارۀ آبگینه در سینه شکست
آثار ابوسعید ابوالخیر
از ابوسعید ابوالخیر اشعار و رباعیات زیادی به جای مانده که در آنها به مضامین عرفانی، اخلاقی و اجتماعی پرداخته است. سخنان و اشعار او سرشار از عشق به خداوند، تواضع، ایثار و خدمت به خلق است. او تأثیر عمیقی بر ادبیات و عرفان فارسی گذاشت و بسیاری از شاعران و عارفان پس از او، از جمله عطار و مولوی، از او الهام گرفتند.
چندین اثر و کتاب وجود دارد که بر پایه سخنان شیخ گردآوری شده است. یکی از این کتابها «اسرارالتوحید» نام دارد که توسط نوه او نگاشته شده است. حالات و سخنان ابوسعید از جمله منابع این کتاب است. بسیاری از سخنان او در خانقاهها به طور کامل در این کتاب آمده است.
علاوه بر اسرارالتوحید، اثر دیگری به نام «سخنان منظوم ابوسعید ابوالخیر» نیز بر پایه سخنان وی جمعآوری شده است. جایگاه او را در فرهنگ مشرق زمین مشابه با سقراط توصیف میکنند؛ اما با این وجود او در معارف صوفیه اثر شاخصی را از خود بر جای نگذاشته است؛ با این وجود سخن و نام او در همه جا هست.
در حال حاضر چند کتاب از سخنان او گردآوری شده و توسط سایرین نگارش یافته است و همچنین چند نامه مهم که بین او و ابوعلی سینا رد و بدل شده است وجود دارد.
یا رب تو زمانه را دلیلی بفرست
نمرودان را پشه چو پیلی بفرست
فرعون صفتان همه زبردست شدند
موسی و عصا و رود نیلی بفرست
سخنان ابوسعید
ابوسعید به زهد و تقوا، کرامات و سخنان حکمتآمیز مشهور بود. او بر خلاف بسیاری از صوفیان، با مردم عادی نیز ارتباط برقرار میکرد و تعالیم خود را به زبانی ساده و قابل فهم بیان میکرد. او معتقد بود که تصوف نه تنها یک شیوه زندگی روحانی، بلکه یک راه برای رسیدن به سعادت در دنیا و آخرت است.
ابوسعید نسبت به منصور حلاج و بایزید بسطامی که دو صوفی قبل از او بودند و مهمترین مقام را در تاریخ عرفان دارند ارادت خاصی داشته است. او حلاج را نمونه کامل یک جوانمرد میدانست و معتقد بود که در مشرق و مغرب در علوم حالت کسی مشابه او نبوده است؛ در حالی که در آن زمان بیشتر صوفیان معتقد بودند که حلاج کافر بوده و گروه دیگری نیز درباره او سکوت میکردند.
بیطاعت حق، بهشت و رضوان مطلب
بی خاتم دین، ملک سلیمان مطلب
گر منزلت هر دو جهان میخواهی
آزار دل هیچ مسلمان مطلب
آرامگاه ابوسعید
آرامگاه ابوسعید در نزدیکی زادگاه او شهر میهنه، در دل بیابانهای ترکمنستان قرار دارد. این آرامگاه همواره مرجع زیارت ترکمنها بوده و در نزد آنها از احترام بالایی برخوردار است. در ترکمنستان به ابوسعید «منه بابا» میگویند؛ زیرا پسوند بابا به پیران و صاحبدلان اختصاص دارد. البته آرامگاه دیگری در روستای مهنه در استان خراسان رضوی وجود دارد که آن را به ابوسعید نسبت دادهاند.
گردآورنده کتاب اسرارالتوحید با صراحت محل دفن ابوسعید را در خارج از مرزهای کنونی ایران میداند. ابراهیم باستانی پاریزی در مورد آرامگاه ابوسعید گفته است که مزار او هم اکنون در کشور ترکمنستان قرار دارد و به احتمال زیاد مزارهایی را که در داخل ایران به او نسبت میدهند روزی قدمگاه وی بوده است.
من دوش دعا کردم و باد آمینا
تا به شود آن دو چشم بادامینا
از دیدۀ بدخواه تو را چشم رسید
در دیدۀ بدخواه تو بادا مینا
سخن پایانی
شیخ ابوسعید ابوالخیر یکی از شاعران و عارفان ایرانیست که در اواخر سده چهارم و اوایل سده پنجم هجری زندگی میکرد. او همدورۀ ابوعلی سینا است و از دیدار بین این دو نفر حکایتهایی بر جای مانده است. در حال حاضر چندین کتاب وجود دارد که سخنان ابوسعید را گردآوری کردهاند و مشهورترین آنها «اسرارالتوحید» نام دارد. آرامگاه این عارف بزرگ در کشور ترکمنستان واقع شده است.
باز آ باز آ، هرآنچه هستی باز آ
گر کافر و گبر و بتپرستی باز آ
این درگه ما، درگه نومیدی نیست
صد بار اگر توبه شکستی باز آ
0 نظر