فردوسی و شاهنامه: حماسه جاودان ایران
حکیم ابوالقاسم فردوسی از بزرگترین شاعران حماسهسرای ایران و خالق شاهنامه است. فردوسی را یکی از احیاگران زبان پارسی پس از حملۀ اعراب میدانند.
نگاهی بر زندگینامه حکیم ابوالقاسم فردوسی
حکیم ابوالقاسم فردوسی را به عنوان سرایندۀ شاهنامه و یکی از بزرگترین شاعران حماسهسرای ایرانی میشناسند. فردوسی که به حکیم توس و حکیم سخن نیز شهرت دارد، بزرگترین ترانهسرای پارسیگو است که آوازۀ جهانی دارد.
با ما همراه باشید تا نگاهی بر شرح حال این شاعر بلندآوازۀ ایران زمین داشته باشیم.
زندگانی فردوسی
فردوسی به عنوان یک دهقانزاده در روزگار سامانیان به دنیا آمد. او در روستایی به نام پاژ در شهرستان توس خراسان و در سال 940 میلادی دیده به جهان گشود. در آن زمان جنبش استقلالطلبی در بین ایرانیان رایج شده بود. شاهان سامانی در آن زمان از زبان پارسی پشتیبانی کرده و زمینۀ پرورش این زبان را فراهم کردند.
مشهورترین اثر فردوسی، شاهنامه است. البته آثار دیگری مانند مثنوی «یوسف و زلیخا» نیز به او نسبت داده شده است. همچنین هجونامه را نیز به فردوسی منسوب کردهاند که سرودهای در نکوهش سلطان محمود غزنوی است.
از جزئیات زندگانی فردوسی تا پیش از سرایش شاهنامه اطلاعات زیاد و دقیقی در دست نیست. او یک پسر داشته که در سن 37 سالگی و زمانی که فردوسی 67 سال سن داشت، از دنیا میرود. محققان معتقدند که او یک دختر نیز داشته و قصدش این بوده که پاداشی را که از سرودن شاهنامه میگیرد برای جهیزیۀ دخترش خرج کند. پس از اینکه فردوسی از دنیا میرود، دختر او این پاداش را نمیپذیرد.
زبان و ادب پارسی در زمان فردوسی
عدهای اعتقاد دارند که دوری خراسان از خلافت بغداد سبب شده که ادب پارسی در آن پدیدار شود و به بالندگی برسد. همچنین وجود فرمانرواییهای صد در صد ایرانی در این منطقه از ایران که مستقل از خلافت بغداد بودند نیز در این موضوع بیتاثیر نبوده است. در خاور ایران، فرهنگ عرب تاثیر اندکی بر زندگی دهقانان گذاشته بود و موبدان زرتشتی نیز از ادبیات پارسی میانه استفاده میکردند. شعر حماسی در شعر عرب ناشناخته بود و این سبک از ترانهسرایی فقط به ایران اختصاص داشت.
سرایش شاهنامه
پژوهشگران معتقدند که فردوسی سرودن شاهنامه را از حدود 30 سالگی آغاز کرده و منبع اصلی او برای سرایش این کتاب، شاهنامه ابومنصوری بوده است. شاهنامه ابومنصوری نام کتابی است که به دستور حاکم توس و توسط وزیر او به نام ابومنصور معمری به نثر نوشته شده است. شاهنامه ابومنصوری به تاریخ ایران در قبل از ظهور اسلام میپردازد و اصل این کتاب از بین رفته است، ولی مقدمۀ آن در مقدمۀ شاهنامۀ فردوسی به ویژه در ابتدای نسخ خطی نوشته شده است.
حکیم ابوالقاسم فردوسی توانست در شاهنامه، فرهنگ ایران را در قبل از ظهور اسلام و پس از آن به یکدیگر پیوند بزند. پایان سرایش شاهنامه در دوران غزنویان بوده است. او ویرایش نخست شاهنامه را زمانی به پایان رساند که سلطان محمود غزنوی هنوز بر تخت سلطنت ننشسته بود. پس از آن در حدود 16 سال فردوسی در پرمایهتر کردن شاهنامه تلاش کرد. پس از به تخت نشستن سلطان محمود، فردوسی تصمیم گرفت تا شاهنامه را به او تقدیم کند و به همین دلیل ویرایش دوم شاهنامه را آغاز کرد و بخشهای مربوط به پادشاهان ساسانی را به آن اضافه کرد.
پایان ویرایش دوم همزمان با 71 سالگی فردوسی بود. او شاهنامه را به محمود غزنوی پیشکش کرد اما عدهای بدگویی فردوسی را کردند و این باعث شد که سلطان محمود شاهنامه را نپسندد و تنها بیست هزار درهم به او پاداش دهد، در حالیکه پاداش نخستین، شصت هزار دینار بوده است. پس از این اتفاق، فردوسی تا زمانی که زنده بود بخشهای دیگری به شاهنامه افزود و در آن از سلطان محمود و زمانۀ خود گله کرد.
شاهنامه فردوسی: حماسه جاودان ایران
موضوع شاهنامۀ فردوسی دربارۀ اسطورههای ایرانی و تاریخ ایران زمین از ابتدا تا زمان حملۀ اعراب به ایران است و این اثر به چهار دودمان ایرانی پیشدادیان، کیانیان، اشکانیان و ساسانیان میپردازد. بیشتر واژگان استفاده شده در شاهنامه، پارسی هستند و تنها 726 واژۀ عربی در آن مورد استفاده قرار گرفته است. شاهنامه نقش بسیار مهم و ارزشمندی در جهتدهی زبان پارسی داشته است و بازتاب آن در ادبیات جهان به حدی بوده که شاعران مشهوری مانند گوته و ویکتور هوگو نیز از آن به نیکی یاد کردهاند. کهنترین شاهنامۀ موجود که به صورت دستنویس است، نسخۀ فلورانس است که مربوط به سال 614 قمری است.
بخش مربوط به دودمان پیشدادیان از پادشاهی کیومرث تا زو را در برگفته و شامل زندگانی 9 پادشاه و در حدود 4500 بیت است. پس از آن 10 پادشاهی کیانیان از کیقباد تا اسکندر، 8 پادشاهی اشکانیان از اشک تا اردوان و 29 پادشاهی ساسانیان از اردشیر بابکان تا یزدگرد سوم در شاهنامه مطرح شده است.
شاهنامه، اثر سترگ حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی، نه تنها یک اثر ادبی بیمانند، بلکه شناسنامه و هویت فرهنگی ملت ایران است. این حماسه ملی که در طول بیش از سی سال سروده شده، روایتگر تاریخ، اساطیر، فرهنگ، و ارزشهای ایران باستان از ابتدای آفرینش تا پایان دوران ساسانیان است. شاهنامه گنجینهای است که روح و جان ایرانیان را در طول هزاران سال تغذیه کرده و هویت ملی آنها را در برابر دگرگونیها حفظ نموده است.
ساختار و محتوای شاهنامه
شاهنامه را میتوان به سه دوره اصلی تقسیم کرد:
- دوره اساطیری: این بخش که از آفرینش جهان آغاز میشود، شامل داستانهای پهلوانان نخستین مانند کیومرث، هوشنگ، جمشید، فریدون، ضحاک، کاوه آهنگر، و پهلوانان افسانهای مانند سام، زال و رستم است. این داستانها غالباً به مبارزه خیر و شر، پیروزی حق بر باطل، و شکلگیری تمدن و حکومت در ایران میپردازند. شخصیت رستم، قهرمان بیبدیل شاهنامه، نماد شجاعت، وفاداری، و قدرت ایرانی است.
- دوره پهلوانی: این دوره عمدتاً به داستانهای شاهان و پهلوانان پیشدادی و کیانی اختصاص دارد. داستانهایی چون کیخسرو، سیاوش، و بیژن و منیژه در این بخش قرار میگیرند. این قسمتها بر مفاهیمی چون پاکدامنی، شرافت، ظلمستیزی، و وفاداری به میهن تأکید دارند. سرگذشت غمانگیز سیاوش، تجسم پاکی و وفاداری، یکی از تأثیرگذارترین داستانهای شاهنامه است.
- دوره تاریخی: این بخش از شاهنامه به تاریخ ایران از زمان ظهور اسکندر مقدونی تا پایان حکومت ساسانیان و حمله اعراب به ایران میپردازد. در این قسمت، فردوسی به شرح وقایع تاریخی، جنگها، و سرنوشت پادشاهان میپردازد. پایان شاهنامه با اندوه و تلخی از سقوط ایران به دست اعراب و از دست رفتن استقلال و فرهنگ باستانی همراه است، که بیانگر دغدغه عمیق فردوسی نسبت به هویت ایرانی است.
اهمیت شاهنامه
- حفظ زبان فارسی: فردوسی شاهنامه را در دورانی سرود که زبان فارسی تحت تأثیر زبان عربی قرار گرفته بود. او با آمیختن واژگان فارسی با عربی و سرودن اشعاری با وزن و قافیه دلنشین، نقش حیاتی در حفظ و اعتلای زبان فارسی ایفا کرد. شاهنامه زبانی غنی، استوار و زیبا دارد که تا به امروز الگوی سخنوران و نویسندگان بوده است.
- منبع هویت ملی: شاهنامه با بازگویی تاریخ و اساطیر کهن، پیوندی ناگسستنی میان ایرانیان دیروز و امروز ایجاد کرده است. این اثر، ایرانیان را با قهرمانان، پادشاهان، و ارزشهای مشترک خود آشنا میسازد و حس تعلق ملی را در آنها تقویت میکند.
- آموزههای اخلاقی و فلسفی: در تار و پود داستانهای شاهنامه، آموزههای اخلاقی و فلسفی عمیقی نهفته است. مفاهیمی چون عدالت، شجاعت، وفاداری، صداقت، اهمیت دانش، و نکوهش ستم، همواره در شاهنامه مورد تأکید قرار گرفتهاند.
- شاهکار ادبی: شاهنامه از نظر هنری و ادبی، اوج خلاقیت فردوسی است. تصویرسازیهای زنده، شخصیتپردازیهای قوی، استفاده از صنایع ادبی گوناگون، و آهنگ کلام، شاهنامه را به یکی از بزرگترین حماسههای جهان تبدیل کرده است.
شاهنامه فقط یک کتاب شعر نیست؛ بلکه میراثی زنده، نمادی از پایداری و هویت ایرانی است که نسل به نسل منتقل شده و همچنان طنینانداز است.
درگذشت حکیم ابوالقاسم فردوسی
زمان درگذشت فردوسی را سال 385 یا 386 هجری قمری ذکر کردهاند. البته در منابع مختلف تاریخهای متفاوتی برای روز درگذشت او ذکر شده است. پس از مرگ وی، واعظ شهر اجازۀ دفن او را در گورستان مسلمانان نمیدهد و به خاطر شیعه بودن او از این کار جلوگیری میکند.
او را در باغ خودش در شهر توس دفن کردهاند و بارها و بارها آرامگاه وی را با خاک یکسان کردهاند و مجدد از نو بازسازی شده است. آخرین بار این بنا در زمان رضا شاه پهلوی بازسازی شد و در دهه 30 خورشیدی توسط هوشنگ سیحون، معمار بزرگ ایرانی، این بنا استحکام داده شد.
یادمانهای فردوسی
دانشگاه فردوسی مشهد که جزء مهمترین دانشگاههای ایران است، مزین به نام این شاعر بزرگ است. در گاهشمار رسمی ایران، 25 اردیبهشت به عنوان روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی نامگذاری شده است. گفته شده که 25 اردیبهشت روزی است که فردوسی پس از سالها موفق شد سرودن شاهنامه را به پایان برساند.
0 نظر