ارتباط معنادار بین ضمیر ناخودآگاه و قانون جذب
ارتباط بین ضمیر ناخودآگاه و قانون جذب را نمیتوان انکار کرد. انسان با استفاده از این رابطه به نفع خود میتواند به موفقیتهای چشمگیری دست یابد.
ارتباط بین ضمیر ناخودآگاه و قانون جذب
ارتباط بین ضمیر ناخودآگاه و قانون جذب از مواردی است که میتواند در موفقیت انسان سهم بسزایی داشته باشد. چنانچه افراد بتوانند به درک درستی از ناخودآگاه خود دست پیدا کنند، خواهند توانست قانون جذب و تمام قوانین جهان هستی را در اختیار خود گرفته و از آنها به نفع خود استفاده کنند.
در این مطلب قصد داریم با ارائۀ تعریفی جامع از این دو به بررسی ارتباط بین ضمیر ناخودآگاه و قانون جذب بپردازیم. لطفا تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید.
ضمیر ناخودآگاه چیست؟
ضمیر ناخودآگاه (یا ضمیر ناهشیار) بخشی از ذهن انسان است که تمام افکار، احساسات، خاطرات، امیال و انگیزههای او را در برگرفته است. این بخش از ذهن انسان، خارج از آگاهی آگاهانه او قرار دارد. به عبارت دیگر، انسان به طور مستقیم از محتوای ضمیر ناخودآگاه خود آگاه نیست، اما این محتوا و دادههایی که در آن نهایدنه شدهاند میتوانند بر رفتار، احساسات و فرآیندهای فکری او تأثیر بگذارند.
بیشترین توسعۀ درک مفهوم ضمیر ناخودآگاه، از زمان زیگموند فروید، پدر علم روانکاوی، بوده است.
ویژگیهای کلیدی ضمیر ناخودآگاه
مهمترین ویژگی و خصوصیت ضمیر ناخودآگاه یا همان ذهن ناهشیار، این است که ما نمیتوانیم به طور مستقیم و ارادی به محتوای آن دسترسی پیدا کنیم. اطلاعات ذخیره شده در این بخش از مغز انسان، پنهان هستند.
با وجود عدم آگاهی ما از دادههای ذخیره شده در ناخودآگاه، ضمیر ناهشیار میتواند تأثیر عمیقی بر رفتار، تصمیمات، احساسات و حتی سلامت روان ما داشته باشد.
ناخودآگاه انسان، محل ذخیره تجربیات گذشته، خاطرات سرکوب شده، باورها، ارزشها، ترسها و امیال است و بسیاری از عملکردهای ذهنی خودکار، از قبیل عادتها، واکنشهای احساسی فوری و الگوهای رفتاری، توسط این بخش از مغز کنترل میشوند. ناخودآگاه اغلب از طریق نمادها و رؤیاها ارتباط برقرار میکند.
برخی از عملکردهای ناخودآگاه شامل پردازش اطلاعات، حفظ الگوهای رفتاری، تنظیم هیجانات و واکنشهای عاطفی، حفاظت از انسان در برابر خطرات و همچنین خلاقیت و شهود است؛ زیرا این بخش از ذهن انسان منبع ایدهها و الهامات خلاقانه به شمار میآید.
چگونه میتوان به ضمیر ناخودآگاه دسترسی پیدا کرد؟
دسترسی مستقیم به ضمیر ناخودآگاه غیرممکن است، اما روشهایی وجود دارند که میتوانند به درک و تأثیرگذاری بر آن کمک کنند:
- روانکاوی؛
- هیپنوتیزم؛
- مراقبه (Meditation)؛
- نوشتن آزاد (Free Writing)؛
- خود هیپنوتیزمی و تکرار آگاهانۀ جملات تاکیدی؛
- هنردرمانی و استفاده از تکنیکهای هنری مانند نقاشی و مجسمهسازی.
اهمیت درک ضمیر ناخودآگاه
درک ضمیر ناخودآگاه میتواند به ما در موارد زیر کمک کند:
- خودشناسی عمیقتر و درک بهتری از خود و رفتارهایمان؛
- بهبود روابط و حل تعارضات و ایجاد روابط سالمتر؛
- مدیریت هیجانات و مدیریت بهتر استرس، اضطراب و سایر احساسات منفی؛
- تغییر رفتار و ایجاد عادتهای سالمتر؛
- رشد شخصی و افزایش خلاقیت و دستیابی به اهداف.
بین ضمیر ناخودآگاه و قانون جذب چه ارتباطی وجود دارد؟
قانون جذب یک باور علمی نیست و یک باور شبهعلمی به شمار میآید. این قانون میگوید افکار مثبت، نتایج مثبت را به زندگی فرد جذب میکنند، در حالی که افکار منفی، نتایج منفی را جذب میکنند. به عبارت سادهتر، هر آنچه که بیشتر به آن فکر کنید، خواه مثبت یا منفی، احتمال بیشتری دارد که وارد زندگی شما شود.
اصول اساسی قانون جذب:
اصول اساسی این قانون شامل موارد زیر است:
- همهچیز در این جهان، حتی افکار و اجساسات ما انرژی است؛
- مشابه، مشابه را جذب میکند و انرژیهای مشابه به هم جذب میشوند. به عنوان مثال، افکار شاد، رویدادهای شاد را جذب میکنند؛
- شما خالق واقعیت خود هستید و با افکار و احساسات خود، واقعیت زندگی را شکل میدهید؛
- برای دریافت، باید ابتدا درخواست کنید و خواستههای خود را به وضوح مشخص کنید,
- سپاسگزار باشید و به جذب بیشتر چیزهای خوب به زندگی خود کمک کنید,
- اقدام کنید و برای رسیدن به اهداف خود، علاوه بر تفکر مثبت، تلاش و کوشش نیز داشته باشید.
مراحل استفاده از قانون جذب:
مراحل استفاده از قانون جذب به شکل زیر است:
- خواستههای خود را مشخص کنید؛
- تجسم کنید؛
- احساس کنید؛
- باور داشته باشید؛
- سپاسگزار باشید؛
- اقدام کنید.
ارتباط بین ضمیر ناخودآگاه و قانون جذب بسیار نزدیک و اساسی است. در واقع، بسیاری از طرفداران قانون جذب معتقدند که ضمیر ناخودآگاه نقش کلیدی در نحوه عملکرد این قانون دارد.
نقش ضمیر ناخودآگاه در قانون جذب
ارتباط بین ضمیر ناخودآگاه و قانون جذب را میتوان در موارد زیرخلاصه نمود:
مخزن باورها و الگوهای فکری:
ضمیر ناخودآگاه محل ذخیره باورها، ارزشها، تجربیات گذشته و الگوهای فکری ما است. این باورها و الگوها به طور ناخودآگاه بر نحوه تفکر، احساس و رفتار ما تأثیر میگذارند و در نتیجه، بر آنچه که به زندگی خود جذب میکنیم، مؤثر هستند.
تأثیر بر ارتعاشات:
طبق قانون جذب، هر فکر و احساسی دارای ارتعاشی است که به جهان ارسال میشود. ضمیر ناخودآگاه به طور مداوم در حال تولید افکار و احساسات است که اغلب از آنها آگاه نیستیم. این افکار و احساسات ناخودآگاه، ارتعاشات ما را شکل میدهند و تعیین میکنند که چه چیزی را به زندگی خود جذب میکنیم.
اجرای ناخودآگاه اهداف:
اگر اهداف و خواستههای ما با باورهای ناخودآگاه ما همسو نباشند، ضمیر ناخودآگاه میتواند به طور ناخودآگاه در برابر تحقق آنها مقاومت کند. به عنوان مثال؛ اگر به طور آگاهانه میخواهید ثروتمند شوید، اما در ناخودآگاه خود باورهای محدودکنندهای در مورد پول دارید (مانند “پول ریشه همه بدیهاست” یا “من لیاقت ثروتمند شدن را ندارم”)، ضمیر ناخودآگاه شما ممکن است به طور ناخودآگاه اقداماتی انجام دهد که مانع از رسیدن شما به ثروت شود.
ایجاد تصورات و احساسات قوی:
تجسم و احساس کردن خواستهها، دو مرحله کلیدی در قانون جذب هستند. ضمیر ناخودآگاه نقش مهمی در ایجاد تصورات واضح و احساسات قوی ایفا میکند. هرچه بتوانید تصورات و احساسات مرتبط با خواستههایتان را قویتر و واقعیتر ایجاد کنید، احتمال اینکه ضمیر ناخودآگاه شما آنها را به عنوان واقعیت بپذیرد و شروع به جذب آنها کند، بیشتر میشود.
چگونه از ارتباط بین ضمیر ناخودآگاه و قانون جذب به نفع خود استفاده کنیم؟
برای استفاده مؤثر از ارتباط بین ضمیر ناخودآگاه و قانون جذب، باید تلاش کنیم تا ضمیر ناخودآگاه خود را با اهداف و خواستههایمان همسو کنیم. روشهای مختلفی برای برنامهریزی مجدد ضمیر ناخودآگاه وجود دارد:
- تلقینات و تکرار جملات تاکیدی مثبت به طور منظم میتواند به تدریج باورهای محدودکننده ناخودآگاه را تغییر دهد و باورهای جدید را جایگزین آنها کند. البته بدیهی است که بدون شناسایی الگوهای ذهنی غلط، تکرار جملات تاکیدی بیفایده خواهد بود. برای آشنایی بیشتر و آگاهی از این الگوها به آموزش پارادایم شیفت (تغییر الگوهای ذهنی) مراجعه کنید.
- تجسم خود در حال داشتن آنچه میخواهید، به ضمیر ناخودآگاه شما کمک میکند تا آن را به عنوان واقعیت بپذیرد.
- هیپنوتیزم میتواند به دسترسی به ضمیر ناخودآگاه و تغییر باورهای آن کمک کند.
- مراقبه میتواند به آرام کردن ذهن خودآگاه و ایجاد فضایی برای نفوذ افکار مثبت به ضمیر ناخودآگاه کمک کند.
- تکنیکهای رهایی احساسی میتوانند به رهایی از احساسات منفی و باورهای محدودکننده که در ضمیر ناخودآگاه ذخیره شدهاند، کمک کنند.
- تحلیل رویاها میتواند دریچهای به ضمیر ناخودآگاه باشند و به ما کمک کند تا باورها و احساسات ناخودآگاه خود را درک کنیم.
سخن پایانی
ضمیر ناخودآگاه نقش حیاتی در قانون جذب ایفا میکند و ارتباط بین ضمیر ناخودآگاه و قانون جذب را نمیتوان انکار کرد. با شناخت نقش ضمیر ناخودآگاه و استفاده از روشهای برنامهریزی مجدد آن، میتوانیم به طور آگاهانه و مؤثرتری از قانون جذب برای دستیابی به اهداف و خواستههای خود استفاده کنیم.
به یاد داشته باشید که تغییر باورهای ناخودآگاه زمان و تلاش میخواهد. صبور باشید و به طور مداوم بر روی برنامهریزی مجدد ضمیر ناخودآگاه خود کار کنید. با گذشت زمان، نتایج مثبت را در زندگی خود مشاهده خواهید کرد.
برای آشنایی بیشتر با ضمیر ناهشیار و رابطۀ ضمیر ناخودآگاه و قانون جذب به بسته آموزشی پارادایم شیفت (تغییر الگوهای ذهنی) مراجعه کنید.
0 نظر